روزی روزگاری در شهری محقر در میان تپههای غلتان، مردی به نام یعقوب زندگی میکرد. او روحی سخت کوش بود که وقف تامین معاش خانواده عزیزش بود. داستان یعقوب با یک صحنه شروع شد - یک زن باردار، همسرش، در حالی که منتظر آمدن جدیدترین عضو خانواده خود بودند، با مهربانی امید خود را حفظ کردند.
بازی با فوریت آغاز شد زیرا جیکوب با عجله برای تماس با آمبولانس، اعصاب متشنج در حالی که او خدمات اورژانس را به همسرش راهنمایی می کرد، شروع شد. سطح اول گردبادی از احساسات و تنش بود، با صدای آژیر در طول شب در حالی که قلب جیکوب در انتظار می تپید.
در مرحله دوم، بازیکنان کنترل جیکوب را به دست گرفتند و آمبولانس را از خیابان های پر پیچ و خم به سمت بیمارستان هدایت کرد. جاده ها خائنانه بودند، اما یعقوب با قاطعیت آنها را هدایت می کرد و مایل بود وسیله نقلیه سریعتر حرکت کند، هر ثانیه برای ایمنی همسر و فرزند متولد نشده اش بسیار مهم است.
سطح سوم با فریاد شادی آور پسر بچه ای که در راهروهای بیمارستان طنین انداز می شد آشکار شد. قلب یعقوب با شادی و آرامشی که برای اولین بار پسرش را در آغوش گرفت، متورم شد. خانواده او کامل شده بودند، و آنها به زودی به خانه بازگشتند، بسته کوچک شادی آنها به سلامت در آغوش آنها نشست.
زمان گذشت و پنج سال بعد، پسر بچه ای پرانرژی و کنجکاو با چشمانی درخشان و درخواستی پرشور – یک دوچرخه – به یعقوب نزدیک شد. این یک آرزو ساده بود، اما یعقوب اهمیت آن را برای پسرش می دانست. با این حال، زندگی تسلیمناپذیر بود و محدودیتهای مالی بهشدت بر خانوادهشان حاکم بود.
یعقوب که از ناملایمات دلسرد نشده بود، شیفت های بیشتری را در محل کار به عهده گرفت و برای صرفه جویی در هر پنی، خواب و استراحت را قربانی کرد. پس از آن، هر سطح تعهد تزلزل ناپذیر یعقوب را به تصویر میکشید، چهره خسته اما مصمم او که توسط چراغهای خیابان روشن میشد، در حالی که او بهطور خستگیناپذیری تلاش میکرد، با انگیزه آرزوی معصومانه پسرش.
سرانجام، پس از غلبه بر موانع و فداکاری های بی شمار، یعقوب با افتخار در برابر پسرش ایستاد، دوچرخه ای براق در کنار او. شادی محض در چهره پسرش ارزش هر مبارزه ای را داشت که یعقوب با آن روبرو شده بود. این فقط یک دوچرخه نبود. این گواهی بر عشق بی قید و شرط پدر و فداکاری بی دریغ او بود.
بازی با صحنه ای دلچسب به پایان رسید - پدر و پسری که با هم دوچرخه سواری می کردند، باد خنده های آنها را حمل می کرد در حالی که سفری پر از عشق، پشتکار و پیوند ناگسستنی خانواده را آغاز کردند.
تاریخ بهروزرسانی
۱ اسفند ۱۴۰۲
شبیهسازی
ایمنی داده
arrow_forward
ایمنی با درک اینکه توسعهدهندگان چگونه دادههای شما را جمعآوری و همرسانی میکنند شروع میشود. شیوههای حفظ امنیت و حریم خصوصی دادهها ممکن است براساس استفاده، منطقه، و سن شما متفاوت باشد. توسعهدهنده این اطلاعات را ارائه کرده است و ممکن است آن را درطول زمان بهروزرسانی کند.
این برنامه ممکن است این نوع دادهها را با طرفهای سوم همرسانی کند
مکان، فعالیتها در برنامه، و 2 مورد دیگر
این برنامه ممکن است این نوع دادهها را جمعآوری کند